، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک

هفت ماهگی پسرم

پسر نازم ببخش یک یکم دیر وبت آپ میکنم اخه تو ایام عید سرمون خیلی شلوغ بود. برای همین امروز که هشت ماهگیت کامل شده میخوام اتفاقات این دو ماه و برات بنویسم. اسفند خیلی ماه شلوغی بود هم از لحاظ کاری هم از لحاظ خانوادگی. کلاسای رانندگیم خیلی وقتمو پر کرده از طرفی کارای عیدمم مونده از طرفی هم کارای اداره...............  میدونم تو این مدت کمتر به شما رسیدم باید ببخشی گل پسرم. دیگه مامان یک سر داره و هزار سودا. اول اسفند به خاطر سالگرد فوت دایی گلم رفتیم مشهد.یک سفر سه روزه.ولی تو اون سه روز این قدر هوا سرد شد که نتونستیم یک زیارت خوب انجام بدیم .چون میترسیدم سرما بخوری.ولی با این وجود خدمت اقا رسیدیم و شما رو بابایی برد پشت...
23 فروردين 1394
1